آنچه در این مقاله میخوانید
به نظر شما یک معلم تا چه میزان میتواند روی انگیزه ادامه تحصیل شاگردان خود تأثیر داشته باشد؟ آیا شما معلمی داشتهاید که در بالا بردن انگیزه و اعتمادبهنفستان مؤثر بوده باشد؟ اگر توجه کنید هنگامیکه یک فرد از تجربهی مثبت خود در مدرسه صحبت میکنند، اغلب به رابطه شخصیاش با معلمی که دوستش داشته و تشویقهایی که از او دریافت کرده اشاره میکند.
محققان دانشگاه کمبریج معتقدند رابطهی معلم و شاگرد، موتور محرک تحولات اجتماعی است. در ادامه، به بررسی پژوهش جالبتوجه دکتر الکوت (Ben Alcott) از اساتید دانشگاه کمبریج می پردازیم. این تحقیق در مورد تأثیر تشویق معلمان بر ادامه تحصیل دانشگاهی شاگردانشانی است که والدینی با تحصیلات پایین دارند.
بالا و پایین رابطه معلم و شاگردی
برای دانشآموز مقطع ابتدایی، معلم نقش والد سوم را دارد، تمام تلاش کودک این است که علاوه بر پدر و مادر، رضایت معلمش را هم جلب کند. برای همین، ارتباطی که یک معلم ابتدایی مخصوصاً در پایههای اول تا سوم با شاگردش برقرار میکند بسیار مهم است. در این مقاطع معلم باید بسیار فراتر از یک مدرس صرف باشد.
اما در سنین نوجوانی و تغییراتی که در اولویتها و جهتگیریها اتفاق میافتد، دیگر جلب رضایت والدین و معلمان برای نوجوان اولویت اول را ندارد. نوجوان میخواهد در جمع همسالان خود باشند و تجربههای جدید را از سر بگذرانند، اما نکتهی جالبی که وجود دارد این است که نقشی که ارتباط معلم و با نوجوانان تا سالها بر اعتمادبهنفس، انگیزه و سختکوشی افراد تأثیر دارد. دلیل این امر این است که نوجوانان عاشق تحسین شدن هستند، آنها دوست دارند از پس یک کار سخت بربیایند و موردتوجه قرار بگیرند.
تحصیلات والدین چه نقشی روی انگیزه دانشآموز دارد؟
روانشناسان معتقد هستند دیدگاهی که خانواده به تحصیلات دارند و ارزشی که برای آن قائل هستند، روی انگیزه و تلاش دانشآموز تأثیر مستقیم دارد. بهعبارتدیگر اگر در یک خانواده درس خواندن و دانشگاه رفتن ارزشمند باشد و والدین خود دارای تحصیلات دانشگاهی باشند، فرزندان آن خانواده وضعیت تحصیلی مطلوبتری دارند و تا مقاطع بالاتری ادامه تحصیل خواهند داد.
اما در خانوادههایی که والدین تحصیلات دانشگاهی ندارند و برای درس خواندن نیز اهمیت زیادی قائل نیستند، فرزندانی مشاهده میشود که میل چندانی به ادامه تحصیل و موفقیت درسی ندارند. برخی از این خانوادهها تمکن مالی خوبی دارند، پدر خانواده ثروتمند است و مسلماً ثروت خود را از طریق تحصیلات دانشگاهی کسب نکرده است. برخی دیگر نیز خانوادههایی هستند که به لحاظ مالی شرایط مطلوبی ندارند و شاید دلیل بیتوجهی به ادامه تحصیل در خانواده همین وضع مالی ضعیف باشد.
معلم چطور دیدگاه شاگردانش را تغییر میدهد؟
دکتر بن الکوت (Ben Alcott) استاد دانشگاه کمبریج، روی ارتباط بین معلم و دانشآموز و نقش آن در ادامه تحصیل و فعالیتهای اجتماعی دانشآموزان تمرکز کرده است. طبق تحقیقات او تشویق معلمان روی دانشآموزانی که خانوادههایی با تحصیلات پایینی دارند، اثرگذارتر است.
دکتر الکوت عملکرد حدود ۴۳۰۰ نوجوان انگلیسی را از سیزده سالگی به بعد موردبررسی قرار داده است. این دانشآموزان برای مدت هفت سال، هرسال یک پرسشنامه را تکمیل کردهاند. در سال آخر دبیرستان از آنها پرسیده شده است که آیا معلمی آنها را به ادامه تحصیل ترغیب کرده است؟
دکتر الکوت دریافته است که میزان ادامه تحصیلات دانشگاهی در دانشآموزانی که از طرف معلم خود تشویق شدهاند ۸ درصد بیشتر از سایرین بوده است. نکته جالب اینجاست که تأثیر تشویق معلم بر دانشآموزانی که والدینی با سطح تحصیلات پایینتر و وضعیت مالی نامطلوب دارند، به میزان قابلتوجهی بالاتر بوده است و ادامه تحصیل در دانشآموزانی که والدینی با تحصیلات پایین داشتهاند و از تشویق معلمان برای ادامه تحصیل نیز برخوردار بودهاند، حدود ۱۲ درصد بیشتر از سایرین بوده است.
این تحقیقات همینطور نشان میدهد میزان ورود به دانشگاه برای دانشآموزانی که والدین مرفه و بدون تحصیلات دانشگاهی داشتهاند، با تشویق معلمان خود، افزایش ۱۳ درصدی داشته است. این در حالی است که تشویق معلمان در مورد دانشآموزانی که والدینی با تحصیلات دانشگاهی داشتهاند، تفاوت چندانی نداشته است اما به نظر میرسد در مورد این دانشآموزان نیز تشویق معلمها بیتأثیر نبوده است.
دکتر الکوت که خود نیز قبلا در یکی از مدارس آکادمی لندن معلم بوده است میگوید: «این تحقیقات نشان میدهند، معلمها و روابطی که با دانشآموزان برقرار میکنند، میتوانند موتور محرک تحولات اجتماعی باشند. برخی از معلمان با تشویقهایشان شاگرد خود را به این باور میرسانند که میتوانند در آینده به موفقیتهای تحصیلی فراوانی دست پیدا کنند.»
به نظر من تمام دانشآموزان باهوش هستند و علاقه، توانایی آنها را در دروس مختلف تحت شعاع قرار میدهد. دقت کردهاید زمان تحصیل خود هر معلمی را که دوست داشتیم به درس آن معلم هم علاقه بیشتری داشته و نمره بهتری میگرفتیم؟
بنابراین، سعی میکنم با دانشآموز رابطهای دوستانه -با رعایت حریم معلم و دانشآموز- برقرار کنم. به اواعتماد به نفس میدهم. این باور را در او ایجاد میکنم که حضور من، برای یادگیری بهتر و رفع اشکال است و با همکاری همدیگر میتوانیم به موفقیت برسیم. حال اگر در مواردی کمی ضعیف بود سعی میکنم روی آن مورد بیشتر وقت بگذارم و آن مشکل را رفع کنم.
نتیجهی این ایجاد انگیزه، حس خوب و اعتماد دانشآموز به معلم، علاقهمندی به درس و انگیزه برای رشد و موفقیت بیشتر است.
نکته پایانی
شاید اینطور به نظر برسد که انگیزه و تلاش ادامه تحصیل نوجوانانی با والدین تحصیلکرده، بیشتر از سایرین است اما یک معلم میتواند این قاعده را به هم بزند، پس ارتباطی که یک معلم با شاگردش برقرار میکند میتواند بهشدت روی آینده و نقشهای اجتماعی او تأثیرگذار باشد. خوب است معلمان این از این تأثیر خبردار باشند و شیوه درست انگیزه دادن و تشویق کردن شاگردان خود را بدانند.
به نظر شما ارتباط معلم و شاگردی چقدر در زندگی و آینده دانشآموزان موثر است؟
اگر معلم هستید چطور انگیزه دانشآموزانتان را بالا میبرید؟
نظرات خود را با ما و دیگر خوانندگان در میان بگذارید.
نظر خود را در مورد این مطلب بیان کنید: