کتاب هفت چالش ارتباط (Seven Challenges in Communication) که در درسنامۀ ۱ “دوره اخلاق حرفهای تدریس خصوصی استادبانک” هم به آن اشاره شد، کتابی است کوتاه، روان و خواندنی در زمینۀ توسعۀ فردی که توسط دنیس ریورز (Dennis Rivers) نوشته شده است. دنیس ریورز معلم، محقق و نویسندهای حرفهای است که بیش از ۲۰ سال از عمر خود را صرف تحقیق و آموزش مهارتهای ارتباطی در محیطهای دانشگاهی، تجاری و سیاسی کرده است.
این کتاب شامل هفت راهکار ارتباطی بسیار ساده و تمرینات متعددی است که خواننده با به کارگیری این راهکارها میتواند ارتباطات موفقتری را با دیگران تجربه کند و گفتگوهای خود را به گونهای مدیریت کند که رضایت بیشتری را هم برای خودش و هم برای دیگران به ارمغان بیاورد.
در این مقاله اشارۀ کوتاهی به این هفت مهارت ارتباطی خواهیم داشت. با ما همراه باشید.
گوش دادن فعالانه و همدلانه
بدون شک گوش دادن یک هنر است که البته قوانین محدود و مشخصی دارد. اگر بتوانید این هنر را در خود ایجاد کنید و به صورت فعالانه به صحبتهای دیگران گوش دهید، آنها نیز تمایل بیشتری به شنیدن حرفهای شما دارند. دنیس ریورز در کتاب خود توصیه میکند که:
- با دقت، علاقه و همدلی بیشتری به سخنان دیگران گوش دهید
- صحبتهای آنها را به زبان خودتان خلاصه و بیان کنید
- احساسات آنها را حدس بزنید و حدستان را بیان کنید
- آنها نقد یا قضاوت نکنید
البته گوش دادن فعالانه به معنای تایید تمام صحبتها و موافقت کامل با دیگران نیست. بلکه به این معناست که این امکان را برای آنها فراهم کنید تا بدون نگرانی از قضاوتها و واکنشهای شما، آنچه را که احساس میکنند بیان کنند.
مطرح کردن قصد و نیت خود از شروع یک گفتگو
دنیس ریورز معتقد است که اگر قرار است با کسی مکالمهای طولانی یا پیچیده داشته باشید بهتر است ابتدا به صورت مختصر و مفید، نیت خود را از این مکالمه توضیح دهید و در صورت رضایت طرف مقابل، صحبت خود را آغاز کنید. اما چرا باید از این روش استفاده کنیم؟ به این چهار دلیل:
- با این کار به شنونده حق انتخاب میدهیم که در مکالمه شرکت کند یا آن را رد کند. اگر شنونده با رضایت وارد بحث شود، به صورت فعالانهتری به حرفهای شما گوش میدهد.
- زمانی که شنونده از هدف گفتگو مطلع باشد سوءتفاهمات احتمالی کاهش پیدا میکنند.
- به شنونده اجازه میدهید تا برای صحبتهای پیش رو آماده شود. اگر مخاطب را بدون آمادگی قبلی وارد بحث کنید ممکن است در مقابل شما گارد بگیرد یا از ادامۀ مکالمه منصرف شود.
- برای مخاطب این امکان را فراهم میکنید تا نقش و جایگاه خود را در مکالمه تشخیص دهد. آیا به مشاوره و راهنمایی او نیاز دارید؟ آیا صرفا به یک شنونده نیاز دارید یا به حمایت عاطفی او؟
هرچقدر که موضوعِ مکالمه برای شما مهمتر باشد اهمیت استفاده از این روش بیشتر میشود.
شفافیت در توضیح دادن احساسات خود به دیگران
بسیاری از افراد از صحبت کردن در مورد خودشان و احساساتشان طفره میروند. اما از دیگران انتظار دارند که احساسات و تجربیات آنها را درک کنند و همدلانه به صحبتهایشان گوش کنند. برای رسیدن به این هدف لازم است اطلاعات واضح و کاملی از خودتان، احساستان و تجربهای که داشتید به آنها بدهید.
پیشنهاد دنیس ریورز این است که ابتدا مشاهدات خود را بیان کنید، سپس در مورد احساسی که تجربه کردید و دلیل آن توضیح دهید. در مرحلۀ بعد درخواست خود را مطرح و در نهایت با یک نتیجهگیری گفتگو را تمام کنید. برای مثال:
“وقتی ظرفها رو توی ظرفشویی دیدم (مشاهده)، ناراحت شدم (بیان احساس) چون میخواستم هر چه سریعتر شام رو آماده کنم (دلیل آن احساس). حالا ممکنه بهم کمک کنی و ظرفها رو بشوری؟ (مطرح کردن درخواست) اگه این لطف رو بکنی، تا قبل از رسیدن مهمونا شام آماده میشه (نتیجهگیری)”
تبدیل انتقادات و شکایات به یک درخواست مشخص
دنیس ریورز توصیه میکند برای اینکه دیگران را ترغیب کنید که با شما همکاری بیشتری داشته باشند به جای انتقاد و استفاده از کلماتی مانند “چرا”، “باید” و “نباید”، به شیوهای مثبت، صریح و مشخص درخواست خود را مطرح کنید. در مورد شکایتهایی که دیگران از شما دارند نیز همین کار را انجام دهید. یعنی آن را در ذهن خودتان به یک درخواست مثبت تبدیل کنید و در صورت امکان این درخواست را عملی کنید.
بیشتر بخوانید: معرفی کتاب نفوذ | رابرت چالدینی
پرسیدن سوالات خلاقانه و باز
اگر از کسی بپرسید که “آن کتاب را دوست داشتی یا نه؟”، معمولا جوابی که دریافت میکنید “بله” یا “خیر” است و به ندرت مکالمات بعدی اتفاق میافتد. به جای این سوال بهتر است از روش سوالات باز استفاده کنید. سوال باز سوالی است که مخاطب بتواند در مورد آن توضیحات بیشتری ارائه کند. مثلا بهتر است بپرسید “نظرت در مورد آن کتاب چیست؟ کدام بخشها توجهت را بیشتر جلب کرد؟” سوالات باز، باب گفتگو را باز میکنند و منجر به مکالمات طولانیتری میشوند.
قدرشناسی، تحسین و تشویق دیگران
اگر از شما بخواهند رابطهای را مثال بزنید که با سرزنش و انتقاد به نتایج مطلوب رسیده باشد، احتمالا هیچ نمونهای را به خاطر نخواهید آورد. پیشنهاد دنیس ریورز این است که در دنیای پر از مشکل و درگیری، به جای انتقاد و سرزنش، در هر لحظه از زندگی به دنبال بهانههایی برای تمجید و قدردانی از دیگران باشید.
چه در خانه و چه در محل کار، هیچ چیزی به اندازۀ قدرشناسی به مستحکم شدن روابط کمک نمیکند. به یاد داشته باشید که هر چقدر روابط مستحکمتری داشته باشید زندگی باکیفیتتری را تجربه میکنید.
تبدیل شدن به یک یادگیرندۀ مادامالعمر
اگر بهبود روابط برای شما به یک دغدغه تبدیل شده باشد، بدون شک هیچ گاه یادگیری را متوقف نخواهید کرد و ۶ مهارت معرفی شده در قسمتهای قبل را به بخشی از زندگی روزمرۀ خود تبدیل میکنید.
به عنوان یک یادگیرندۀ همیشگی از هر مکالمهای که در طی روز پیش میآید به عنوان فرصتی برای رشد مهارتهای ارتباطی خود استفاده کنید. نگاهتان را به افرادی که با شما مخالف هستند عوض کنید و به هر یک از آنها به چشم فرصتی برای یادگیری و تقویت قدرت حل مسأله نگاه کنید.
سوال!
به نظر شما کدام موارد از هفت موردی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است بیشتر میتواند به بهبود روابط بین معلم و شاگرد کمک کند؟
لطفا نظرات و تجربیات خود را زیر همین پست با سایر همکاران در میان بگذارید.
نظر خود را در مورد این مطلب بیان کنید: